زبان انگلیسی متوسطه اول

ساخت وبلاگ

 

جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد وضعیت ظاهری - مو


 

1- او موی صاف طلایی دارد.

She has straight blonde (Am.) / fair (Br.) hair.

 

2- او موی مواج قرمز دارد.

She has wavy red hair.

 

3- او موی مجعّد مشکی دارد.

She has curly black hair.

 

4- فرقم را سمت چپ باز می کنم.

I part my hair on the left.

 

5- می خواهم موهایم را فر بزنم.

I’m going to have my hair premed.

 

6- می خواهد موهایش را رنگ کند.

She wants to have her hair dyed.

 

7- از مدل موهایت خوشم می آید.

I like your hairstyle.

 

8- دخترت موهای چتری قشنگی دارد.

Your daughter has nice bangs (Am.)/ a nice fringe (Br.).

 

9- او دم اسبی بلند و زیبایی دارد.

She has long beautiful ponytail.

 

10- هیچ وقت موهایش را دم اسبی نمی کند.

She never wears her hair in a ponytail.

 

11- موهایش را بافته است.

She has braided (Am.) / plaited (Br.) her hair.

 

12- وقتی که موهایم بلند بود آن را می بافتم.

When my hair was long, I used to wear it in braids.

 

13- موهایش بلند بود و به طرف عقب شانه شده بود.

Her hair was long and swept back.

 

14- موهایش را پشت سرش جمع کرده بود.

She was wearing her hair in a bun.

 

زبان انگلیسی متوسطه اول...
ما را در سایت زبان انگلیسی متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سالاری صدر english789 بازدید : 258 تاريخ : يکشنبه 24 آبان 1394 ساعت: 11:40

 

1- خیلی درس (برای خواندن) دارم./ درس هایم سنگین است.

I have a lot of studies.

 

2- او خیلی درس خوان است.

He’s very studious.

 

3- قصد دارم در خارج ادامه تحصیل بدهم.

I’m going to continue my studies abroad.

 

4- چه روزی امتحان داریم؟

When is our exam?

 

5- فردا امتحان داریم.

We have an exam tomorrow.

 

6- دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت.

Our teacher gave us an exam/ a test / a quiz yesterday.

(واژه exam به معنای آزمون یا امتحان کتبی، شفاهی و یا عملی می باشد که در مدارس و دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد و بر مبنای آن مدارک قبولی اعطا می شود. شکل رسمی تر این واژهexamination می باشد. واژهtest  به معنای آزمون است که علاوه بر آزمون اصلی و یا گاهی به جان آن داده می شود تا مشخص شود که دانش آموزان یا دانشجویان چه مقدار یاد گرفته اند. واژهquiz  به معنای نوعی آزمون غیر رسمی و کوتاه می باشد که ممکن است در طول ترم چندین بار داده شود.)

 

7- هفته گذشته امتحان پایان ترم (نهایی) دادیم.

We took our final exam last week.

 

(در زبان انگلیسی برای امتحان دادن (توسط شاگرد) از take an examو یا معادل آن do/sit an examاستفاده می شود)

 

8- دیروز امتحان دادیم.

We took/ did / sat an exam yesterday.

 

(برای امتحان گرفتن توسط معلم از gave an examاستفاده می شود.)

 

9- دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت.

Our teacher gave an exam yesterday.

 

 

10- در امتحان قبول / رد شدم. ( افعال passو failحرف اضافه نمی گیرند.)

I passed / failed my exam.

 

11- دیروز کارنامه ام را گرفتم .

I got my report card yesterday.

 

12- ترم قبل شاگرد اول ( ممتاز) شدم.

 I was the top student last term.

 

13- امتحانت/مصاحبه ات... چطور بود؟

How did your exam/interview … go?

 

14- امتحانم /مصاحبه ام خوب شد./امتحانم را خوب دادم.

I did well in my exam / interview.

 

15- امتحانم / مصاحبه ام را خراب کردم./ بد دادم.

I did badly in my exam / interview.

 

16- امتحانم / مصاحبه ام را خراب کردم .

I messed up my exam / interview.

 

17- بالاخره موفق شدم امتحان را قبول شوم.

I finally managed to pass the exam.

 

18- چیزی نمانده بود که در امتحان رد شوم. (اما قبول شدم)

I almost / nearly failed my exam.

 

19- در امتحان میان ترم نمره (خیلی) پایین گرفتم.

I got a (very) low mark in my mind-term test.

 

20- نمره قبول چند است؟

What’s the passing mark?

 

21- امتحان شفاهی است یا کتبی؟

Will the exam be oral or written?

 

22- ورقه های امتحانی ما را تصحیح کرده اید؟

Have you corrected our exam papers?

 

23- برای این امتحان چقدر وقت داریم؟

How much time do we have for this exam?

 

24- ببخشید! چقدر وقت باقی مانده است؟

Excuse me! How much time is left, please?

 

25- در کلاسم پیشرفت زیادی / خوبی دارم.

I’m making a lot of progress / I’m making good progress in my class.

 

26- آنقدر که باید درس نمی خوانم.

I don’t study / I’m not studying as hard as I should.

 

27- از کلاس عقب هستم.

I’m behind ( the class) in my studies.

 

28- دارم عقب می افتم زیرا به اندازه کافی برای درس هایم وقت نمی گذارم.

I’m falling behind because I don’t put in enough time for my studies.

 

29- امروز حال و حوصله درس خواندن را ندارم.

I’m not in the mood for studying today. = I don’t feel like studying today.

 

30- اگر می خواهی در امتحان ورودی دانشگاه رتبه بالایی بدست بیاوری باید دود چراغ بخوری. (منظور بیدارن ماندن در شب و درس خواندن است.)

If you want to get high ranking in the university entrance exam, you must bu the midnight oil. (= stay up late at night and study)

 

31- امکان دارد به من وقت بیشتری بدهید؟ من هنوز سوال 65 هستم.

Will you give me some extra time, please? I’m still on question 65.

 

32- به زور / به زحمت در امتحان قبول شدم.

I barely managed to pass the exam.

 

33- هنگام امتحان همه چیز یادم رفت.

My mind went blank during the exam.

 

34- امتحان را ناپلئونی قبول شدم.

I passed the exam by the skin of my teeth.

 
زبان انگلیسی متوسطه اول...
ما را در سایت زبان انگلیسی متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سالاری صدر english789 بازدید : 252 تاريخ : يکشنبه 24 آبان 1394 ساعت: 11:40